• استخدام
  • استعلام قیمت
  • استعلام قیمت

آموزش طراحی برد مدار چاپی PCB - قسمت سوم

كار روي شبكه (گريدها)
دومين قانون اساسي طراحي برد مدار چاپي، و نيز قانوني كه اكثر تازه‌كارها از آن غفلت مي‌كنند، آرايش دهي برد بر روي يك شبكه ثابت است. به آن «شبكه قالب‌زني» يا «اسنپ گريد» هم مي‌گويند، چراكه مكان‌نما، قطعات و مسيرها همگي در موقعيتهاي شبكه‌اي ثابت «قالب» مي‌گيرند. البته هر اندازه شبكه اي قابل بكارگيري شما نيست، معمولا شبكه‌ها درشت هستند. شبكه خانه‌هاي 100 داوي يك شبكه خانه‌اي استاندارد براي طراحي سوراخهاي اصلي است، درحاليكه از شبكه 50 داوي بيشتر بعنوان استاندارد كار روتينگ، مثل عبور دادن مسيرها از بين لايه‌هاي تماما سوراخدار استفاده مي‌شود. براي نتيجه كار بهتر مي‌توانيد از يك اسنپ گريد 25 داوي و يا حتي كمتر هم استفاده كنيد. بسياري از طراحان بعنوان مثال بر سر ارزش گريدهاي 20 داوي در مقابل 25 داوي اختلاف دارند. در عمل گريد 25 داوي حتي مفيدتر هم هست چراكه به شما اجازه مي‌دهد درست در وسط يك گريد 50 داوي حركت كنيد.


پس چرا يك اسنپ گريد درشت اينقدر مهم است؟ اهميت آن از آنروست كه قطعاتتان را تميز و قرينه نگه مي‌دارد و از نظر زيبايي‌شناسي خوشايند است. البته فقط به خاطر زيبايي‌اش نيست، بلكه امكان ويرايشها، جابجايي‌ها و حركتها و تراز مسيرها، قطعات و بلوكهاي قطعات را در آينده كه اندازه طرح و پيچيدگي آن بيشتر مي‌شود، راحت‌تر مي‌كند.
طرح آماتوري و بد برد مدار چاپي بسرعت قابل تشخيص است، چرا كه بسياري از مسيرها دقيقا در وسط لايه رديف نشده اند. از تكه‌هاي كوچك مسيرهاي بسياري اينجا و آنجا اضافه مي‌شوند تا فاصله را پر كنند. اين نتيجه استفاده موثر نكردن از شبكه اسنپ گريد است.
اما تمرين طرح يك برد مدار چاپي خوب شما را وامي‌دارد ابتدا با يك شبكه درشت 50 داوي شروع كنيد و سپس بتدريج هرچه طرحتان در فضا فشرده‌تر مي‌شود به شبكه‌هاي قالب‌ كوچكتر روي بياوريد. براي روتينگ‌هاي بهتر و جايابي تا 25 داو و 10 داو شبكه را ريز كنيد. اين به معني 99% كار طراحي برد است. مطمئن شويد كه شبكه ريزتري كه انتخاب كرده‌ايد خارج‌قسمت صحيحي از مقداذر استاندارد 100 داو بدهد. اين به معني انتخاب 50، 25، 10 يا 5 داو است. از هيچ مقدار عددي ديگري استفاده نكنيد كه پشيمان خواهيد شد.
يك نرم‌افزار طراحي برد مدار چاپي كليدهاي فوري يا كليد ماكروهاي قابل برنامه‌ريزي خواهد داشت كه به شما كمك مي‌كند كه هرزمان احتياج داشتيد از اندازه‌هاي شبكه‌اي متفاوت استفاده كنيد.
دو نوع شبكه در يك نرم‌افزار طراحي برد مدار چاپي وجود دارد، يكي شبكه قالب‌زني (اسنپ گريد) كه بحث شد، و يك شبكه «مرئي». شبكه مرئي يك شبكه دلبخواهي نمايشي از مجموعه خطوط سه بعدي يا فاصله‌دار، يا مجموعه نقاط استاين شبكه بعنوان پس‌زمينه در پشت طرح شما نمايش داده مي‌شود و در رديف كردن قطعات و مسيرها بسيار كمكتان مي‌كند. مي‌تواند شبكه اسنپ و شبكه مرئي رابا واحدهاي متفاوت (متريك يا امپريال) تنظيم كنيد، و اين اغلب بسيار مفيد است. بسياري از طراحان شبكه مرئي 100 داوي را ترجيح مي‌دهند و بندرت آنرا تغيير مي‌دهند.
برخي از نرم‌افزارها شبكه ديگري نيز دارند بنام شبكه «الكترونيك». اين شبكه ديدني نيست، ولي به مكان‌نماي شما امكان مي‌دهد وقتي خيلي به اشياي الكتريكي مثل مسيرها و لايه‌ها نزديك مي‌شود، درست در وسط آنها جا بگيرد. اين امر در مواقعي كه نياز به روتينگ دستي، ويرايش و جابجايي اشيا هست، بسيار مفيد است.
نوع آخر شبكه، شبكه «قطعات» است. اين شبكه مانند شبكه قالبي كار مي‌كند، اما تنها براي جابجايي قطعات است. اين به شما امكان مي‌دهد اجزاي قطعات را در شبكه‌اي‌ مجزا ‌مرتب بچينيد. دقت كنيد كه اندازه اين شبكه را مضربي از شبكه قالبي بگيريد.
وقتي شروع به آرايش اولين برد خود مي‌كنيد، شبكه‌هاي قالبي كمي مسخره به نظر مي‌رسند و مكان‌نماي شما تنها مي‌تواند در ميان خانه‌هاي شبكه بپرد، كه برخلاف نرم‌افزارهاي نقاشي گونه‌اي است كه همه با آنها آشنايند. اما براحتي مي‌توان بدان عادت كرد، و طرحهاي مدار چاپي شما تميزتر و حرفه‌اي‌تر مي‌شوند.


كار از نماي بالا
طراحي برد مدار چاپي معمولا از منظر بالاي برد شما صورت مي‌گيرد، و مي‌توانيد به همه لايه‌ها نگاه كنيد انگار كه لايه ها شفاف هستند. تنها زماني كه به برد خود از پايين نگاه مي كنيد زمان ساخت آن يا به قصد كنترل آن است. اين نگاه از ميان لايه‌ها بدان معناست كه بايد عادت كنيد لايه‌هاي زيرين را با گذشتن از لايه‌هاي رويي نگاه كنيد، عادت مي‌كنيد!


مسيرها (تراك‌ها)
هيچ استاندارد توصيه شده‌اي براي اندازه مسيرها وجود ندارد. اندازه مسير شما در صورت لزوم بستگي به التزام الكتريكي طرح، فضاي مسيركشي و فاصله كه در دسترس شماست دارد. هر طراحي التزامات الكتريكي متفاوتي دارد كه ممكن است از مسيري به مسير ديگر در برد متفاوت باشد. همه طرحها مگر موارد خاص به مخلوطي از اندازه‌هاي مسير نياز دارند. البته به طور كلي، هرچه قطر مسير بيشتر باشد، بهتر است. مسيرهاي بزرگتر مقاومت DC پايينتر و مقاومت القايي كمتري دارند، و قلم‌زني آنها براي سازنده ارزانتر و راحت‌تر مي‌شود، و همينطور حداقل قطر تراك‌ها بستگي به تفكيك‌پذيري «تراك/فضا» دارد كه سازنده مدار چاپي شما قادر است با آن كار كند.
به عنوان مثال، سازنده‌اي ممكن است رقم 8/10 تراك/فضا را اعلام كند. اين بدان معناست كه مسيرها نبايد قطري كمتر از 10 داو داشته باشند، و فضادهي بين مسيرها (يا لايه‌ها، يا هر بخش مس) هم نبايد كمتر از 8 داو باشد. اين ارقام تقريبا هميشه برطبق داو اعلام مي‌شوند، كه در آن عرض مسير اول و فضا بعد مي‌آيد.
اما نمونه ارقام واقعي معمولا براي بردهاي اصلي 10/10 و 8/8 هستند. استاندارد IPC توصيه مي‌كند كه 4 داو حداقل مقدار باشد. اگر مسيرها را تا 6 داو و كمتر پايين بياوريد دچار مشكلات جدي و بن‌بست مي‌شويد، و اول از همه بايد با سازنده خود در اين باره مشورت كنيد. هرچه رقم تراك/فضا كمتر باشد، سازنده بايد دقت بيشتري را صرف ميزان‌ كردن و قلم زني برد كند. اين هزينه را به گردن شما خواهند انداخت، پس دقت كنيد كه اين رقم را از مقدار مورد نياز آن كمتر نكنيد. بعنوان راهنمايي، در فرايندهاي ساخت برد مدارچاپي خانگي يا دستي مثل ترانپارنسي‌هاي چاپ ليزر و بردهاي حساس به نور كه از قبل لايه‌گذاري شده‌اند، براحتي مي‌توان به مقادير 10/10 و حتي 8/8 در فضادهي رسيد.
از آنجا كه سازنده تنها مقدار تراك/فضاي مشخصي را مي‌تواند بدست آورد، هيچ دليلي ندارد كه در طرح خود از محدوديتها فراتر برويد. تا آنجا كه مي‌توانيد از رقم تراك/فضاي درشت استفاده كنيد مگر آنكه پارامترهاي طرح شما به مقدار كمتري احتياج داشته باشد.
در آغاز، ممكن است مثلا از 25 داو براي مسيرهاي سيگنال استفاده كنيد، از 50 داو براي مسيرهاي زمين (ground) و منبع يا پاور (power)، و از 10-15 داو براي مسيرهاي بين IC و لايه‌هاي قطعات. البته برخي طراحان ممكن است از ظاهر مسيرهاي سيگنال كوچكتر مثل 10 يا 15 داو خوششان بيايد، درحاليكه برخي ديگر دوست دارند همه مسيرها بزرگ و قطور باشند. يك طراحي خوب طرحي است كه مسيرها را تا جاي ممكن بزرگ نگهدارد، و فقط در جايي كه نياز است براي پاسخ به نيازهاي فضا به سراغ مسيرهاي باريكتر برود.

كم كردن قطر مسير از بزرگ به كوچك و برعكس را اصطلاحا «نك» زدن مي‌گويند. معمولا زماني به زدن نك نياز پيدا مي‌كنيد كه بخواهيد از بين IC و لايه‌هاي قطعات عبور كنيد. اين به شما اجازه مي‌دهد مسيرهاي خوب با امپدانس پايين داشته باشيد، اما انعطاف و قابليت روتينگ بين نقاط فشرده را هم دارد.
در عمل، قطر مسير شما را جريان عبوري از آن، و ماكزيمم افزايش دمايي كه مي‌خواهيد مسير تحمل كند تعيين مي‌كند. به ياد داشته باشيد كه هر مسيري مقدار مقاومت مشخصي دارد، و بنابراين درست مانند يك مقاومت هدردهي گرمايي دارد. هرچه مسير قطورتر باشد، مقاومت آن كمتر است. ضخامت مس روي برد مدار چاپي شما هم، همانند لايه هاي پوشاننده لحيم در اين مسئله نقش دارند.

ضخامت مس روي برد مدار چاپي معمولا با انس در فوت مربع مشخص مي‌شود، و 1 انس مس رايجترين آنهاست. شما مي‌توانيد ضخامتهاي ديگري چون 5/0 و 4 انس هم سفارش بدهيد. لايه‌هاي ضخيم‌تر مس براي طرحهاي جريانهاي بالا و اطمينان بالا مفيدند.
محاسبه قطر مسير مورد نياز بر حسب جريان و ماكزيمم افزايش گرما كمي پيچيده است. و همينطور مي‌تواند نادرست باشد، چرا كه استاندارد آن بر اساس يكسري گراف غيرخطي است كه بر اساس اطلاعات اندازه‌گرفته شده در نيم قرن گذشته بدست ‌آمده‌اند.اين مقادير همچنان در استاندارد IPC باز توليد مي‌شوند.
يك برنامه دستي محاسبه قطر مسير را مي‌توانيد در آدرس www.ultracad.com/calc.htm پيدا كنيد، كه بر اساس گرافهاي IPC جواب مي‌دهد.
در كل، افزايش دما تا 10 درجه سانتيگراد در مسير شما محدوده امني براي طراحي است. در اين مقاله جدول مرجعي گنجانده شده است كه به شما فهرستي از قطر مدار در مقابل جريان عبوري براي افزايش 10 درجه گرما ارائه مي‌دهد. مقاومت DC به ميلي اهم در اينچ هم نشان داده شده است. البته، هرچه مسير بزرگتر باشد بهتر است، پس سعي نكنيد به هر طريق فقط جدول زير را رعايت كنيد.